فصل دوادهم بحث ما دربارة وسوسة عملي است. در فصل
دوازدهم وسوسه را به دو قسمت تقسيم كرديم: وسوسة فكري و وسوسة عملي. بحث وسوسة
فكري گذشت و بحث امروز دربارة وسوسة عملي است كه گاهي انسان د ركارهايش وسوسه ميشود
نظير وسواسي در طهارت و نجاست، وضو، غسل، عبادات. اين وسوسة عملي براي خانه فوقالعاده
ضرر دارد؛ بنيان خانواده را ويران ميكند. وسواسي را از خانه و جامعه متروك ميكند.
و بالاخره محبت خانوادگي را از بين ميبرد. و شايد از اين مخربتر نداشته باشيم و
لااقل يكي از مخربهاي عمده است. همه مخصوصاً وسواسيها به بحث امروز توجه كاملي
بفرمايند. اين وسوسة فكري يا عملي از كجا پيدا ميشود؟
در فصا يازدهم گفتم شيطان گاهي مسلط ميشود بر عقل
انسان و با اين تسلط، انسان حقهباز، منافق، پست هم اندازه ميشود. و در ميدان
سياست يك سياستمدار دروغگوي حقهباز ميشود. و گاهي شيطان بر دل انسان مسلط ميشود
آن را تابع خود ميكند. چنانچه گاهي خدا بر دل حكومت دارد گاهي شيطان ب ردل حكومت
پيدا ميكند. و قرآن در آيات فراواني تذكر به اين مطلب ميدهد و اگر شيطان مسلط بر
دل انسان شد ديگر دل را«ميبرد آنجا كه خاطرخواه اوست». و يك آدم بتپرستي، پولپرستي،
هواپرستي، و بهقول قرآن شيطانپرستي از كار در ميآيد. و گاهي مسلط ميشود بر
قوة تخيل و وسوسة فكري و عملي براي او پيدا ميشود و اين بهاندازهاي خطرناك است
كه چيزهائي كه اصلاً واقعيت ندارد او ميبيند و ميشنود و قطع به آن پيدا ميكند.
مثلاً : آنكه آدم ترسوئي است و شيطان بر قوة خيال او مسلط شده اگر شب در يك خرابهاي
برود جن ميبيند، راستي ميبيند. و حرفهاي اجنه را ميشنود؛ راستي ميشنود. يا
وقتي به قبرستان برود ميبيند مرده از قبر بيرون آمد. مرده را ميبيند. داد ميزند
بايست ببينم. ميشنود. فرار ميكند. مرده او را تعقيب ميكند. و يكوقت هم ميبيند
مرده او را گرفت و لمس ميكند و غش ميكند. با فرضي كه در خرابه جني نبوده است. در
آن قبرستان مرده از قبر بيرون نيامده است. مرده صدا نكرده است. او را نگرفته است.
اما قوة خيال اثر گذارده است روي چشم او، روي گوش او، روي قوة لامسة او و اين بلا
را به سر او آورده است.
وسوسة فكري و عملي اگر براي كسي پيدا شود اينگونه ميشود.
يعني مثلاً آن كسي كه وسواسي در طهارت و نجاست است فوراً قطع پيدا ميكند كه ترشح
كرد و نجس شد با فرضي كه ترشح نكرده است، اما او را حس ميكند ترشح در دستشوئي شده
است. اما براي طهارتش قطع پيدا نميكند. براي نجاست فوراً قطع پيدا ميكند. يعني
شيطان ضرر دارد فوراً قطع پيدا ميكند؛ اطمينان پيدا ميكند. و از همينجا اين
وسواسي بايد پيببرد كه مريض است. براي اينكه اگر قطع پيدا نشد و زودباوري است هم
در طهارتش بايد زود قطع پيدا كند هم در نجاستش. و اگر هم زودباور نيست همانطور كه
در طهارتش زودباور نيست د رنجاستش هم بايد زودباور نباشد. اينكه ميبينيد يكجا
زودباور است قطع پيدا ميكند و در جاي ديگر قطع پيدا نميكند، زودباور نيست، پيببرد
كه مريض است، آنهم مرض روحي كه اگر اعتنا به آن بكند روز به روز در تزايد است.
امراض روحي طوري است كه رو به تزايد است مثل خوره ميماند؛ مثل سرطان ميماند. از
كجا پيدا شده است؟ از تسلط شيطان بر قوة خيال. لذا كسي در نزد امام صادق(ع) تعريف
يك كسي را كرد، حتي تعريف عقلش را، و بعد گفت وسواسي است امام صادق(ع) تبسمي كرد
يعني اينچه عاقلي است كه وسواسي است؟ بعد فرمودند: شيطان بر او مسلط شده و
كارهايش شيطاني است نه رحماني. بعد هم فرمودند: اگر از خودش هم بپرسيد كه كارهاي
او شيطاني است يا رحماني ميگويد شيطاني.
چيزهايي كه همه بايد به آن توجه داشته باشيم اين است
كه شيطان مهياست كه ما را بيچارة دنيا و آخرت كند و هر كسي را از راهي به جهنم ميبرد.
شيطان زرنگ است يك كسي را از راه گناه، يك كسي را از راه پول حرام، يك كسي را از
راه شهوتراني، يك كسي را از راه رياستطلبي، يك كسي را هم از راه وسواسگري، يك
كسي را از راه غيبت، تهمت، شايعهپراكني، يك كسي را از راه فحشاء و بيعفتي منحرف
ميكند.
مشهور است كه كسي د رخواب صادقي شيطاني را ديد كه يك
دسته طناب بر دوش دارد پرسيد اينها چيست؟شيطان جواب داد اينها افسارهائي است
تهيه كردم براي انسانها كه به جهنمشان بكشانم. سؤال كرد اين زنجير چيست؟ گفت اين
زنجير براي سيدرضي است. امشب رفتم سهمرتبه او را زنجير كردم اما پاره كرد. گفت
اين طنابها چرا رنگارنگ است؟ گفت براي اينكه هر كسي را از يك رنگي و از يك راهي
منحرف ميكنم. فردا كه رفت خدمت سيدرضي رضواناللهعليه، ايشان قضيهاي را فرمود
كهمعلوم شد خواب مطابق با واقع بوده است.
مرحوم كليني رضواناللهعليه يك روايت را نقل ميكند
نظير همين خواب كه امام صادق(ع) فرمود شيطان با يك لباس رنگارنگي آمد نزد حضرت
موسي(ع) آن حضرت سؤال كرد اين لباس رنگارنگ، كلاه رنگارنگ براي چيست؟ گفت براي اينكه
فريب من از يك راه نيست؛ به جهنم كشاندن من از يك راه نيست. هر كسي را از يك راهي
به جهنم ميكشانم. وسواسي را از راه طهارت و نجاست، وضو و غسل و عبادت، آنكه
لاابالي در دين است از راه بيعفتي، زنمقدس را از راه غيبت، تهمت، شايعهپراكني،
مرد لاابالي را از راه حرامخوري و بالاخره هر كسي را از راهي.
قرآن شريف آيات فراواني در اينباره دارد كه شيطان قسمخورده
است، در مقابل خدا عرض اندام كرده است كه بندههايت را جهنمي ميكنم؛ بيچاره ميكنم.
قرآن ميفرمايد:پس از آنكه شيطان راندة درگاه خدا شد گفت:
«فبما اغويتني لاقعدن لهم صراطك المستقيم ثم لاتينهم من بين ايديهم و من خلفهم و عن
ايمانهم و عن شمائلهم ولا تجد اكثرهم شاكرين».[1]
حال كه بهخاطر بنيآدم گمراه شدم سر راهشان حتماً مينشينم
و نميگذارم راه بهشت را بگيرند؛ راه مستقيم را بگيرند. سپس از چهار طرف ميآيم ز
جلو ميآيم از عقب، از طرف راست از طرف چپ. امام باقر(ع) در ذيل اين آية شريفه ميفرمايد:
از جلو ميآيم يعني امر آخرت را براي آنها ضعبف جلوه ميدهم. و اينكه گفته از
عقب ميآيم يعني آنها را امر ميكنم به جمعآوري اموال و بخل از دادن حقوق شرعي
تا براي ورثة آنها بماند. و اينكه گفته از طرف راست ميآيم يعني دين آنها را با
زيباكردن گمراهي و ايجاد شبهه از بين ميبرم. و اينكه گفته است از طرف چپ ميآيم
يعني آنها را به دوستداشتن لذتها واميدارم و شهوات را بر قلبهاي آنها غالب
ميگردانم.[2]
يعني براي زن لاابالي شيطان ميگويد از راه بيحجابي،
از راه بدحجابي، جوراب پانما پوشيدن و بالاخره از راه بيعفتي. براي زن و مرد مقدس
از آن راه ميآيد از راه راست ميآيد يعني بهواسطة وسوسهگري آنها را به جهنم ميكشاند.
من تقاضا دارم وسواسيها اين آيه شريفه را هر روز بخوانند. وقتي كه شيطان ميخواهد
مسلط بر قوة خيال اينها شود و اينها سر خودشان بازي درآورند و اين كارهاي زشت
وسوسهگري را انجام دهند اين آيه را بخوانند و بگويند شيزان در مقابل خدا ايستاده
و به او گفته است من هر كسي را از راهي به جهنم ميبرم و وسواسي را از راه طهارت و
نجاست، وضو و غسل و عبادت به جهنم ميبرم. در آية ديگر هم نظير همين آيه آمده است
شيطانلعنهالله قسم خورده است كه:
«لاتخذن من عبادك نصيباً مفروضاً ولاضلنهم ولامنينهم ولامرنهم فليبتكين اذان
الانعام ولامرنهم فليغيرن خلق الله».[3]
يك بهرة كافي از بندههايت ميگيرم و گمراهشان ميكنم
و در آمال و آرزو غوطهورشان ميكنم و به آنها امر ميكنم تا گوشهاي حيوانات را
ببرند و امر ميكنم تا خلقت خدا را تغيير دهند.
كار ميكنم فطرت خداداي را از دست بدهند و ديگر درك
نداشته باشند ازخدابيني و خداشناسي؛ ديگر درك نداشته باشند كه بفهمند در مقابل خدا
بايد كوچكي كرد؛ درك نداشته باشند كه فضيلت را از رذيلت بشناسند. و بعد در دنبالة
همين آيه ميفرمايد:
«و من يتخذ الشيطان ولياً من دون الله فقد خسر خسراناً
مبيناً»
اگر كسي متابعت از اين شيطان قسم خورده كند و شيطان
ولي او بشود، مسلط بر او بشود، ورشكسته است ورشكستة آشكار.
اي وسواسي! قرآن ميگويد ورشكستهاي ورشكستة آشكار.
آية سوم نظير آية اول و دوم است. شيطان وقتي رانده
درگاه خدا شد گفت خدايا همهشان را گمراه ميكنم خداوند فرمود:
«واستفزز من استطعت منهم بصوتك واجلب عليهم بخيلك
ورجلك و شاركهم في الاموال والاوالاد وعدهم و ما يعدهم الشيطلن الا غروراً ».[4]
يعني شيطان انسان را گمراه ميكند اما چگونه؟ بهصداي
خود. صداي شيطان چيست؟ ترانهها، موسيقيها. و «اجلب عليهم بخليك و رجلك» يعني
شيطان دو دسته لشكر دارد يك لشكر پياده يعني گرفتار يك رفيق نااهلي ميشود و اين
رفيق خيلي عالم نيست؛ دانا نيست با وسوسه او را به جهنم ميفرستند. اما گاهي يك
رفيق نااهل، يك شيطان دانا مسلط ببر سر او ميشود كه بهقول قرآن شريف لشكر شيطان
اما لشگر سواره. نظير مكتبهاي غربي كه براي انسانها آروده شده است نظير يك رفيق
نااهل اما رفيقي كه دانا باشد و بتواند از راه استدلال، از راه غيرمستقيم اين را
به جهنم ببرد. شيطان از راه مال حرام شريك انسان ميشود و او را وادار ميكند همان
غذاي حرام را به بچههايش بدهد؛ انعقاد نطفه از آن غذاهاي حرام بشود و بالاخره بچههايش
را هم خراب ميكند. پس با استفاده از آيه ميفهيميم شيطان يكي از راه حرام بچهاش
را خراب ميكند. يكي از راه كمفروشي. يكي را واميدارد تقلب كند، رشوهخواري
كند، رباخواري كند. يك كسي را بهوسيلة صداي خود يعني ترانهها، موسيقيها. شيطان
هركسي را از راهي به جهنم ميبرد. اينطور نيست كه براي همه يك راه داشته باشد.
فقط توجهي را كه بايد داشته باشيم اين است كه اين شيطان براي هر كسي شيطاني ميگمارد.
براي افراد عادي شيطانها يعادي، براي علماء، دانشمندان يك شيطان عالم. خدا رحمت
كند آشيخغلامرضا يزدي را. ميگويند اين مرد عارف كامل بارها روي منبر ميگفت كه
هر كسي شيطاني دارد و شيطان من ملاشيطان است. اين حرف را از قرآن گرفته است.
«واجلب عليهم بخليك و رجلك».
سورة فلق و ناس براي دفع شيطان خوب است. حتي به بچههايتان
ياد بدهيد چهارقل را. وقتي ميخواهند از خانه بيرون بيايند يا هر وقت ديگر بخوانند
براي اينكه از شر اجنه و شيطان و انسانهاي شرور محفوظ باشند. اين دو سورة آخر
نكتة جالبي دارند كه همه ما بايد به آن توجه كنيم مخصوصاً وسواسيها. در سورة فل
يكمرتبه پناه به خدا ميبرد از چهار چيز مهم.
«بسمالله الرحمن الرحيم قل اعوذ برب الفلق»
خدايا پناه ميبرم به تو از شر مردم و البته شر مردم،
شر استعمارگرها، شر ابرقدرتها خيلي بزرگ است. و پناه ميبرم به تو «و من شر غاسق اذا وقب»
وقتي كه غريزة جنسي تحريك شود. راستي هم بايد پناه برد به خدا «و من شر النفاسات في العقد» خدايا پناه ميبرم به تو از آن وقتيكه زن عشوهگري
كند مثل اينكه العياذبالله يك زني جلوي شما باشد و شما به دنبال او، يا شما سر
كسبتان هستيد يك زني ميآيد به مغارة شما عشوهگري كند بخندد اين شوره ميگويد
خدايا پناه ميبرم به تو از شر چنين صحنهاي «و من شر حاسد اذا حسد» يعني
خدايا پناه ميبرم به تو وقتيكه حسود حسادتش گل كند.
اين چهار چيز خيلي مهم است اما يكمرتبه پناه برده شده
است به خدا. اما در سورة ناس سه مرتبه به خدا پناه برده شده است.
«بسم الله الرحمن الرحيم قل اعوذ برب الناس ملك الناس
اله الناس»
اين ملك الناس و اله الناس ولو بهطور صفت آورده شده
ولي در حقيقت ميگويد: خدايا پناه ميبرم به تو. خدايا پناه ميبرم به تو. خدايا
پناه ميبرم به تو. از چي؟ «من شر الوسواس
الخناس» از شر شيطاني كه وسوسه ميكند و
از شر آن وسواسي كه با استدلال وسوسه ميكند. وسواس خناس از آن كهنهكارهاست؛ زرنگهاست؛
عالمهاست كه ميداند چهطور وسوسه كند و ميداند چهطور براي اين زن يا مرد
استدلال كند. يعني علاوه بر اينكه وسواس خناس است. وسواس صيغة مبالغه است يعني
خيلي وسوسه ميكند. وسواسيها اتفاقاً اينگوهاند. براي كارشان يك استدلالهاي
عجيب و غريبي ميكنند؛ موشكافيها ميكنند كه اين موشكافيها به ذهن مرجع تقليدشان
به هنگام فتوا دادن نميآيد. يك چيزهاي عجيبي به ذهن اينها ميآيد. اينها خيال
نكنند كه استدلال است. نه. قرآن ميگويد اينها وحي شيطان؛ الهام شيطان است«ان الشيطين ليوحون الي اوليائهم ليجادلونكم» يعني وسواسي! شيطان به تو الهام ميكند كه به آن كسي
كه به تو ميگويد اين چيز پاك است تو بگو نجس است استدلال هم برايش بكن. آنكه ميگويد
به وضويت بياعنتا باش به غسلت بياعنتا باش قبول نكن استدلال هم برايش بكن «ان الشياطين ليوحون الي اوليائهم». و سورة ناس ميگويد بگو خدايا پناه ميبرم به تو از
وسواس خناس. من از وسواسيها تقاضا دارم اين چهار قل را يعني قل هو الله احد، قل
ياايها الكافرون و مخصوصاً اين دو سورةقل اعوذ برب الفلق و قل اعوذ برب الناس را
هميشه بخوانند و وقتي كه وسواس خناس، اين شيطان كهنهكار،ميخواهد فريبشان دهد به
سر او بزنندبه قول امام صادق(ع) در دهان اين خبيث بزن و بگو برو گمشو عادتش نده و
نگذار بر تو مسلط شود. تقاضا دارم همان وقت كه ميخواهد مسلط بر شما شود فوراً
بخوانيد بسم الله الرحمن الرحيم قل اعوذ برب الناس... بعد هم براي خودت معني كن. معنايش اين است كه بگو
خدايا پناه ميبرم به تو، پناه ميبرم به تو، پناه ميبرم به تو از اين وسواس خناس
كه وسوسه ميكند، با استدلال وسوسه ميكند و ميخواهد مرا به جهنم بكشاند.
خلاصة حرف امروز اين شد كه از نظر روانشناسي وسواسي
يعني مريض. از نظر اسلام وسواسي يعني تسلط شيطان بر قوة خيال. و به عبارت قرآن
وسواسي يعني آنكه شيطان را دوست خودش گرفته است و بهقول قرآن كسي كه شيطان را
دوست خودشگرفته است فقد خسر خسر انا مبينا ورشكسته است ورشكستة آشكار. و فهميديم كه شيطان ر كسي
را از راهي به جهنم ميبرد. حزباللهي را از يك راه، ضدانقلاب را از يك راه، مقدس
را از يك راه، بازاري را از يك راه و بالاخره آن زن لاابالي را از راه ديگر و آن
زن مسجدي را از راه ديگر و زني كه با خدا و پيغمبر و قرآن سر و كار دارد از راهي و
آن زني كه يا معنويت و محراب و منبر سر و كار ندارد از راه ديگر. چه بايد كرد؟ يعني
اين وسواسي چه بايد بكند؟ درد خيلي بزرگ است به اندازهاي كه بعضي از روانشناسها
ميگويند اصلاً قابل معالجه نيست. يادم نميرود يك آقاي روانشناسي آمده بود پيش من
شنيده بود كه من وسواسيها را خوب ميكنم اين تعجب كرده بود آمده بود پيش من خيال
كرده بود من وردي دارم، اسطرلابي دارم. گفتم نه بابا من يك راه دارم و آن راهي است
كه امام صادق ع نشان داده است. تعجب ميكرد. مرادم اين است كه درد خيلي بزرگ است
به حدي كه بعضي روانشناسها ميگويند قابل معالجه نيست امام فراوان من وسواسي شديد
را خوب كردم به چه وسيله؟ به يك دواي خيلي آسان، آن دواس آسان چيست؟ امام صادق ع فرموده
است وسوساي! بياعتنايي كن، اهميـت نده به شيطاني كه وسوسه ميكند. يكي دو ماه كه
بياعتنايي كرد مثل مردم برخورد كردي، يعني خانم كه وسوساي است شوهرش را بايد
الگوي خودش قرار دهد؛ هرچه شوهرش بگويد بشنود. اگر شوهر وسواسي است بايد خانمش را
الگو قرار دهد هرچه خانمش ميگويد بشنود. مردم چطور نماز ميخوانند؟ چه جور وضو
ميگيرند؟ چطور غسل ميكنند؟ چطور آب ميكشند؟ مثل مردم رفتار كند. يك ماه دو ماه
كه مثل مردم برخورد كرد خوب ميشود ولي ريشهاش سوخته نميشود، پنج شش ماه كه اينگونه برخورد كرد ريشة آن هم
سوخته ميشود. اگر اين حرف مرا نشنوي بدان روز به روز اين مرض رو به تزايد است.
دنياي تو را از بين ميبرد. خانهات را خراب ميكند. بچههايت را عقدهاي ميكند.
خودت را بينشاط ميكند و بالاخره يك عضو زائد جامعه ميشود و به هر حال اين دنياي
تو است كه براي خودت يك جهنم ميسازي، براي خانوادهات هم يك جهنم ميسازي و در
آخر هم يقين داشته باش همين جهنمي كه اينجا ساختي آنجا هم وجود دارد. و اگر حرف
مرا بشنوي به مدت پنج شش ماه حتماً اين مرض سرطاني ريشهكن ميشود. در آخر يك نكتهاي
بايد عرض كنم كه آن نكته را آنهايي كه وسواسي نيستند توجه داشته باشند و آن اين
است كه اگر خانمت وسواسي است با تندي و داد و فرياد نميشود كاري كرد. او مريض است
با مريض كه تندي نميكنند. اگر شوهرت وسواسي است، اگر پسرت، دخترت وسواسي است با تندي
با داد و فرياد، العياذبالله، با كتك يا فحش و غيره نميود، بدتر ميشود. اين مريض
است كه با مريض چه بايد كرد؟ مدارا، با زبان خوش، با شنيدن اينگونه صحبتها، با
شنيدن اينگونه نوارها، حوصله به خرج دادن، رام آرام اين مرض را از او گرفتن، به
قول عوام مرض كوه كوه ميآيد اما مو مو آدم ميرود. بايد مواظب باشي، حوصله به خرج
بدهي، بايد موبهمو اين مرض را از او بگيري تا خوب شويد و به اين نسخه عمل كنيد.
به پرستارهاي وسواسيها يعني آنها كه وسواسي نيستند و وسواسي در ميانشان وجود داد
سفارش ميكنم با تندي با آنها رفتار نكنيد. برخورد شما عاقلانه باشد. مثل برخورد
با يك مريض باشد.
خدايا به حق حضرت زهرا قسمت ميدهم همة مريضها را
مخصوصاً مريض وسواسي فكري و وسواسي عملي را شفا عنايت بفرما.
1.
سورة اعراف آيات 16 و17 ترجمه: چون مرا گمراه كردي من نيز بندگانت را از راه راست
(كه شرع و آئين توست ) گمراه گردانم آنگاه از پيش روي و زا پشتسر و طرف راست و
چپ آنان در ميآيم(و هر يك از قواي ادراكي آنان را به ميل باطل ميكشم) تا بيشتر
آنان شكر نعمت تو به جاي نياورند.
2.
بحارالانوار جلد 63 صفحه 243- مجمعالبيان و نورالثقلين ذيل آيه.
3.
سورة نساء آيه118و119 ترجمه: (شيطان با خدا به مجادله برخاست و گفت) من قسمتي از
بندگان تو را زير بار اطاعت خواهم كشيد. آنها را سخت گمراه كنم و به آرزوهاي دور
ودرازي (كه از راه خدا باز مانند و از هر خير و سعادت محروم شوند) درافكنم و به
آنها دستور دهم تا گوش حيوانات را ببرند(تا علامت باشد كه اين حيوان نصيب بتهاست)
و امر كنم تا خلقت خدا را تغيير دهند.
1.
سورة اسراء آيه64 ترجمه: برو با جمله لشكر سوار و پيادهات بر آنها احاطه كن و در
اموال و اولاد با آنان شريك شو و با وعدههاي دروغ آنها را بفريب و مغرور سلز.
آري وعدة شيطان چيزي جز غرور و فريب نخواهد بود.